معاونت فرهنگی و دانشجویی

روز قدس

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

 

بسمه تعالي

با تأمل در اين دو واژه ، هر عــــاقلي « آوار» را بر « آواره» ترجيح مي‌دهد. خوش به حال آن روز كه خانه بر سرت آوار شود. خاك، خاك سرزمين خودت است. اگر جان سالم بدر ببري، جاي ديگري از وطنت خانه مي‌سازي. فقط خاطرات تلخ آوار شدن خانه ات را مرور مي‌كني. اما امان از آوارگي، چون در اين صورت ديگر خانه‌اي نداري كه بر سرت خراب شود. بايد بوي خانه‌ات را خاكت را و حتي مفهوم زيباي وطن را در خيالت استشمام كني و درخاك هاي ديگر كه عطر و مهرباني وطن را ندارند، اردو بزني و هر از چند گاهي با حقارت تمام، مشتي از آن خاك غريب را از سر ناچاري بر سر بريزي و عقده هايت را فرو بري و دم نياوري.

هر شب هزار مرتبه در خيالم به فلسطين مي‌روم. در كوچه‌هاي بيت المقدس مي‌گردم و شهر را طواف مي‌كنم . چشمم به مسجد با گنبد طلاييش مي‌افتد، 

 بعد تمناي نگاهم مسجد الاقصي را در ضلع ديگر جست و جو مي‌كند. اشغال اولين قبله ام را كه به ياد مي‌آورم، چهره تيره و بي روح غاصبان در ذهنم مجسم مي‌شود. كم كم انگيزه ام تحريك مي‌شود. هزار مرتبه سنگ بر مي دارم و مبارزه مي‌كنم. هزار مرتبه اسير مي‌شوم، رنج زندان را تحمل مي‌كنم و هزار مرتبه بر بالاي دار مي‌روم و  باز دوباره زنده مي‌شوم.

امروز هيجان فرزند فلسطين، تكليف ورق خورده ما ملت ايران است. از كشورهاي همسايه كه اميد نمي‌رود. جز پاره اي مذاكرات عقيم و بي‌فايده، كه به درد مشت خالي فلسطين نمي‌خورد. اين دست‌ها محتاج فشردن است. و چه زيباست غرش اسلحه در دست مولود فلسطين و چه شيرين است حلاوت آزادي قبله اول مسمانان

آري! برادر و خواهرم ببار و بيانداز، بجوش و سنگ اندازي كن، كه در بيست و يكمين قرن تو؛ ابابيل خدايي.اگر پرستوي كوچكي بتواند از جمله جنود خدا باشد، و حرم امن خدا را از لوث كفار پاك كند، تو كه شريف‌ترين و مستحق‌ترين جانشين‌خدا در زميني، پس بخروش و بيانداز.

ابرهه آنگاه كه خواست خانه كعبه را خراب كند، نتوانست. امروز ابرهه اي ديگر آمده تا نام خدا را از بيت المقدس حذف كند. و ستاره شش پر اما توخالي را همراه با شمعدانهاي هفت شاخه، كه از هر شاخه‌اش خون فلسطين مي‌چكد، با تمام مظاهر ديگرش در آنجا جايگزين كند. سنگ بزن و با برداشتن هر سنگ، راهت را براي رسيدن به حق يك قدم هموارتر كن. بزن! اين سنگ زيربناي خانه توست كه بر زمين ريخته . بيانداز كه اگر قرار است خانه فلسطيني خراب شود بهتر كه بر سر غاصب اين خانه آوار شود.

نه، برادر من گريه نمي‌كنم. وقتي جسم بي جان اما پر صلابت تو را بر دوش هم رزمانت مي‌بينم، گريه نمي‌كنم. چون باور نمي‌كنم مرده باشي. مردنت را باور نمي‌كنم. به خاك سپاري تو را هم باور ندارم. چه كسي ديده كه استقامت را به خاك بسپارند؟

من از زينب (س) كربلا آموخته‌ام كه در برابر دشمن گريه نكنم. و همه صحنه هاي پر شور را زيبا ببينم. اصلاً گريه براي چه؟ من كه مي‌دانم در جهاد را خداوند براي اولياي مخصوص خود باز مي كند و تا تو جان ندهي عزت پا نمي‌گيرد. اصلاً از چفيه‌اي كه دور سرت پيچيده‌اي و حالا خونت روي آن گل كرده خوشم مي‌آيد. و براي من تداعي خاطرات مي‌كند .چه زيباست كه تو را با همان‌لباس‌رزمت‌به‌بهشت‌بدرقه مي‌كنند.

          

 

روابط ‌عمومي‌

معاونت‌ دانشجويي فرهنگي

دانشگاه علوم پزشكي  مشهد