معاونت فرهنگی و دانشجویی

فایده های امربه معروف و نهی ازمنکر

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

فایده های امربه معروف و نهی ازمنکر


اشاره

اهمیت هدایت مردمان به سوی کمال انسانی، به عنوان یکی از هدف های مهم انبیای الهی تا آنجا بوده است که ترک این امر را مهم ترین علت نابودی اقوام ستمکار گذشته دانسته اند.

از جمله مواردی که بزرگان ادیان آسمانی به آن توجه فراوانی داشته و بر اجرای درست آن بسیار تأکید کرده اند، امربه معروف و نهی ازمنکر است که در کلام نورانی وحی بارها در کنار نماز و زکات به آن اشاره شده است. پروردگار متعال وجود انبیا و رسالت آنها را بر پایه امربه معروف و نهی ازمنکر بنا نهاده است.

اهمیت امربه معروف و نهی ازمنکر

امام محمد غزالی درباره اهمیت این امر چنین می گوید:

نکته: «و این [امربه معروف و نهی از منکر] قطبی[1] است از اقطاب دین که همه انبیا را بدین فرستاده اند و چون این، مندرس[2] شود و از میان خلق برخیزد، همه شعار[3] شرع باطل شود».[4]

بی توجهی به امربه معروف و نهی ازمنکر در جامعه اسلامی

نکته: «اگر بساط امربه معروف و نهی از منکر پیچیده شود و اساس آن برچیده شود، آیات نبوت از میان مردم، برطرف و احکام دین و ملت ضایع و تلف می گردد و جهل و نادانی عالم را فرومی گیرد و ضلالت و گمراهی ظاهر می شود و آثار شریعت رب العالمین، فراموش و چراغ آیین سیدالمرسلین(ص) خاموش، فتنه و فساد شایع و ولایات و اهل آنها نابود و ضایع می گردند».[5]

وجوب امر به معروف و نهی ازمنکر

نکته: «بدان که امربه معروف و نهی از منکر واجب است و هر که به وقت، بی عذری دست بدارد،[6] عاصی[7] است، چنان که خدای تعالی فرمان می دهد و می گوید: «باید که از شما گروهی باشند که کار ایشان آن باشد که خلق را به خیر دعوت کنند و معروف فرمایند و از منکر بازدارند» و این دلیل است که این، فریضه است، ولیکن فرض کفایت است که چون گروهی بدین قیام کنند، کفایت باشد، اما اگر نکنند، همه خلق بزهکار[8] گردند».[9]

نکته: «در آیات و اخبار مذمت[10] بسیار بر ترک امربه معروف و نهی ازمنکر شده [است]. خدای تعالی می فرماید: چرا نهی نمی کنند علما و دانایان ایشان را از گفتار گناه و خوردن حرام؟ هر آینه بدکاری است آنچه می کنند».[11] و[12]

زیان های ترک امربه معروف و نهی از منکر

1. نزول آفت ها

نکته: «هر که تأمل کند در اخبار و آثار و آگاه باشد بر تواریخ و حکایت پیشینیان و بلاها و عقوباتی که به ایشان رسید و مشاهده عصر خود را کند و آنچه در آن حادث می شود، ببیند از ابتلای[13] مردمان بعد از شیوع معاصی به بعضی آفات سماویّه[14] و ارضیه، یقین کند که به سبب ترک کردن مردمان است امربه معروف و نهی ازمنکر را».[15]

حکمت: «رسول خدا(ص) گفت: امربه معروف کنید و اگر نه، خدای تعالی بدترین شما را بر شما گمارد و مسلط کند، آن گاه اگرچه بهترینِ شما دعا گوید، نشنود».[16]

2. عذابی برای خاموشان

حکمت: «رسول(ص) گفت: خدای تعالی بی گناه را از خواص به سبب عوام عذاب نکند، مگر آن وقت که منکر بینند و منع توانند کرد و خاموش باشند».[17]

حکایت: «در خبر است که حق تعالی وحی فرستاد به یوشع بن نون(ع) که: صد هزار مرد از قوم تو هلاک خواهم کرد؛ چهل هزار از نیک مردان و شصت هزار از بدمردان. گفت [یوشع نبی(ع)]: بار خدایا! نیک مردان را چرا هلاک می کنی؟ گفت [خدای تعالی]: «از آنکه با دیگران دشمنی نکردند و از خوردن و خاستن و معاملت کردن ایشان حذر[18] نکردند».[19]

حکمت: «رسول(ص) گفت: خدای تعالی وحی فرستاد به فرشته ای که فلان شهر را زیر و زبر کن. گفت: [فرشته]: بار خدایا! با فلان کس که یک طرفه العین[20] معصیت نکرده است، او در آنجا چگونه کنم؟ [خدای تعالی] گفت: بکن که هرگز یک ساعت روی ترش نکرد به معصیت دیگران».[21]

حکمت: «رسول(ص) گفت: خدای اهل شهری را جمله عذاب فرستاد که در وی هژده هزار مرد بود که عمل ایشان همچون عمل پیغامبران بود. [اصحاب] گفتند: چرا رسول الله؟ [رسول خدا] گفت: برای آنکه بر دیگران برای خدای تعالی خشم نگرفتند و حسبت نکردند».[22]

حکمت: «از رسول(ص) مروی[23] است که: هیچ قومی نیست که معصیت کنند و در میان ایشان کسی باشد که قدرت داشته باشد ایشان را منع کند و نکند، مگر بیم آن است که خدای تعالی فروگیرد ایشان را به عذابی که از نزد او نازل می گردد».[24]

دو مخلوق الهی

از حضرت امیر مؤمنان، علی(ع) نقل شده است:

حکمت: «امربه معروف و نهی ازمنکر دو مخلوق اند از مخلوقات الهی؛ پس هر که یاری کند آنها را، خدا او را عزیز کند و هر که ذلیل کند آنها را، خدا او را ذلیل کند».[25]

پی نوشت:

[1]. قطب: اصل (در اینجا).

[2]. مندرس: کهنه.

[3]. شعار: ظواهر دین (در اینجا).

[4]. کیمیای سعادت، به کوشش: حسین خدیوجم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1380، ص 498.

[5]. ملا احمد نراقی، معراج السعاده، مؤسسه انتشارات هجرت، 1383، ص 495.

[6]. دست بدارد: ترک کند.

[7]. عاصی: سرکش و نافرمان.

[8]. بزهکار: گناه کار.

[9]. کیمیای سعادت، ص 499.

[10]. مذمت: سرزنش.

[11]. نک: مائده: 63.

[12]. معراج السعاده، ص 495.

[13]. ابتلا: دچار شدن.

[14]. سماویّه: آسمانی.

[15]. معراج السعاده، ص 495.

[16]. کیمیای سعادت، ص 500.

[17]. همان.

[18]. حذر: دوری کردن.

[19]. کیمیای سعادت، ص 502.

[20]. طرفه العین: یک چشم به هم زدن، در اینجا به معنی یک لحظه.

[21]. کیمیای سعادت، ص 501.

[22]. معراج السعاده، ص 498.

[23]. مروی: روایت شده، نقل شده.

[24]. معراج السعاده، به نقل از: محجه البیضاء، ج 4، ص 99.

[25]. معراج السعاده، به نقل از: بحارالانوار، ج 100، ص 74.

پدید آورنده: تهیه: حسین برخورداری ،