|
خانواده ايراني تحت تاثير مجله هاي زرد و محصولات فرهنگي دگرگون شده است خراسان - مورخ دوشنبه 1390/03/02 شماره انتشار 17842 شکي نيست خانواده ايراني در گذر زمان تحولاتي پيدا کرده است. از اين رو براي تحکيم و تقويت بنيان خانواده و سياستگذاري در اينباره بايد اين دگرگونيها را مطالعه و بررسي و با توجه به اين واقعيتها برنامهريزي کرد. حجتالاسلام والمسلمين محمدرضا زيبايينژاد مسئول دفتر مطالعات و تحقيقات زنان حوزه علميه قم که در عرصه مسائل زنان و خانواده نيز پژوهشهاي ارزندهاي انجام داده است، در گفت وگو با خراسان به مناسبت فرا رسيدن سالروز تولد حضرت زهرا (س) و روز زن، با نگاهي تحليلي تحولات خانواده ايراني و عوامل نقش آفرين در اين تحول و سمت و سوي آن را بررسي کرد وي در اين گفت وگو با اشاره به اين که واقعيت خانواده ايراني را بايد در نحوه گذران اوقات فراغت خانوادهها جست و جو کرد،از تاثير مجلههاي زرد و دي وي ديهاي خانوادگي بر استانداردها و چارچوبهاي خانواده سخن گفت و بر اين نظر تاکيد کرد که غربيها سبک زندگي ما را مديريت ميکنند. زيبايي نژاد با اشاره به اين که سبک زندگي خانوادههاي ايراني در سالهاي اخير متحول شده است بررسي علت اين تغيير و تحولات را بسيار مهم دانست و يادآور شد: متاسفانه سياستگذاريها در جامعه ما بدون مطالعه و بررسي و فاقد يک پيوست فرهنگي است به اين معنا که ما بدون بررسي وضعيت موجود و درک شرايط، فقط با تکيه بر ذهنيات و تصورات شخصي، برنامه ريزيها و سياستگذاريهاي خود را در سطح جامعه اجرا ميکنيم.وي به عنوان نمونه به تغيير وضعيت پوشش بانوان در سطح جامعه اشاره کرد و افزود: با وجود اين که در اين زمينه تاکنون اقدامات فراواني در راستاي اصلاح وضعيت بد پوششي صورت گرفته اما اين اقدامات تاثير چنداني نداشته است به دليل اين که بدون مطالعه واقعيتهاي جامعه و بررسي ريشههاي بدحجابي برخي از سياستها در سطح جامعه اجرا شده است. در حالي که اگر ما بدون تحليل درست اين آسيبها تصميم خاصي را اتخاذ کنيم تصميمات ما نه تنها موثر نيست بلکه بر مشکلات هم ميافزايد.وي با تاکيد بر اين که اگر تحولاتي که خانواده ايراني در گذر زمان پشت سرگذاشته مطالعه و ريشهيابي شود، تحليل آينده خانواده ايراني به سهولت صورت ميگيرد، تصريح کرد: شناسايي درست اين تحولات تصويري از آينده خانواده ايراني پيش روي ما قرار ميدهد که براساس آن ما ميتوانيم با تحليلي عالمانه براي آينده برنامهريزي کنيم. تقابل نظام اسلامي و سرمايهداري حريم خانوادهها را هم در برميگيرد وي افزود : يکي از آسيبهاي جدي تحليلهاي ما اين است که در کشور ما ذهنيتي که از تقابل اسلام و کفر وجود دارد صرفا در عرصه سياست خلاصه ميشود. يعني ما فقط اين تقابل را سياسي ميدانيم و تصور ميکنيم نبرد بين نظام اسلامي و نظام سرمايهداري فقط در عرصه سياست معنا دارد. در حالي که بررسي تغيير و تحولات نظام خانواده در ايران نشان ميدهد، در سده اخير نظام سرمايهداري از همه امکانات خود در هر عرصهاي بهره گرفته است و تقابل ما صرفا سياسي يا اعتقادي نيست.بلکه ساحت درگيري و تقابل اين دو نظام فکري بسيار گستردهتر از عرصه سياست است و زندگي روزمره و حريم خانوادههاي ما را هم در برميگيرد. امروزه رفتارهاي شخصي مثل لباس پوشيدن ، نوع غذاخوردن ، راه رفتن و ... ما هم تحت تاثير فرهنگ مهاجم غرب قرار گرفته است که متاسفانه حوزه خانواده از سوي کارشناسان جامعه اسلامي مورد غفلت واقع شده است. در حالي که بررسي دقيق نوع و سبک زندگي خانواده هاي ايراني و غربي نشان ميدهد سبک زندگي و زيست آنها با يکديگر متفاوت است و در مقابل هم قرار دارد. امروزه غربيها سبک زندگي ما را مديريت ميکنند و اين مديريت کردن عوارض و آسيبها و اقتضائات جديدي را براي ما به وجود آورده و موجب شده است تمايل خانوادههاي ايراني براي حفظ ارزشهاي اسلامي کم رنگ شود. مطالعه فضاهاي فراغتي خانواده ايراني اهميت مضاعف دارد زيبايي نژاد با اشاره به اين که در مطالعات جديد فرهنگي، زندگي روزمره به خصوص عرصه فراغت زندگي مورد مطالعه قرار ميگيرد يادآور شد: در فضاهاي اداري و قانوني ما مجبوريم به گونهاي خاص زندگي و رفتار کنيم اما در فضاهاي فراغتي آن طور که تمايل داريم زندگي و رفتار ميکنيم ، به همين دليل توجه به عملکرد خانوادههاي ايراني در فضاهاي فراغتي اهميت مضاعف دارد زيرا در اين فضاها بهتر ميتوان واقعيتهاي زندگي خانوادههاي ايراني را مشاهده کرد. اين پژوهشگر مسائل زنان و خانواده به تبيين معناي فضاهاي فراغتي پرداخت وافزود: زماني که يک فرد به شخصه براي زندگياش تصميم ميگيرد و اين تصميمات آزادانه و براساس تمايلات و گرايشات دروني اوست آن تصميمات جزو فضاهاي فراغتي او محسوب ميشود. اما کسي که مثلا از ساعت ۸ تا ۱۴ در اداره و در محل کارش است و بايد براساس قوانين و قواعد آن مکان رفتار کند آن رفتارها در چارچوب فضاهاي فراغتي او محسوب نمي شود.زيرا او نميتواند از آن قوانين رفتاري تخطي کند. درحالي که فرد وقتي وارد زندگي خانوادگياش ميشود نوع پوشش و رفتار و خوراک او در اختيار خودش است. چنين عرصههايي که امکان و فرصت تصميم آزادانه را براي افراد فراهم ميکند، فضاهاي فراغتي ناميده ميشود که در عرصه مطالعات اجتماعي و خانوادگي اهميت بسياري دارند، زيرا نشاندهنده درونيات افراد است.زيبايي نژاد به برخي از اين فضاهاي فراغتي اشاره و خاطرنشان کرد: يکي از اين عرصهها حوزه مصرف محصولات فرهنگي است.منظور از محصولات فرهنگي لزوما کالاهايي نيست که افراد هزينهاي را براي خريد آن متقبل ميشوند. بلکه گاهي محصولاتي که بدون هزينه به دست ميآيد مثل کتابي که در يک کتابخانه مطالعه ميشود هم جزو محصولات فرهنگي محسوب ميشود. نشريه هاي زرد ذائقه خانواده ايراني را تغيير داده است در جامعه ايران ميزان مصرف محصولات مکتوب فرهنگي نسبت به بسياري از کشورهاي ديگر پايين است؛ از دهه ۷۰به بعد شاهد انتشار نوعي از اين محصولات فرهنگي مکتوب، به نام نشريههاي زرد به ميزان گسترده در سطح جامعه بوديم، درحال حاضر نيز شمارگان اين نشريهها نسبت به ديگر نشريهها خيلي بيشتر است و با قيمت پايين و به سهولت در اختيار خانوادهها قرار ميگيرد. در مورد رواج اين نشريهها در سطح جامعه، توجه به چند نکته ضروري است. يکي آگهيهاي بازرگاني در اين مجلههاست که موجب ميشود قيمت آنها کاهش يابد اما در مقابل همين آگهيها ذائقه و سطح سليقه خانواده ايراني را تغيير مي دهد آن چه در اين نشريهها مطرح ميشود تبليغ و ترويج لوازم آرايشي، پوششي ، جراحيهاي زيبايي و ... است. تغيير گروههاي مرجع از آسيبهاي ديگر نشريههاي زرد است. اگر در جوامع سنتي روحانيون و سياستمداران به عنوان گروههاي مرجع مطرح بودند و مردم در زندگي روزمره خود آنها را الگوي خود قرار ميدادند، امروزه اين نشريهها با تبليغ بازيگران سينما و تلويزيون و فوتباليستها آنها را به عنوان الگو و مرجع پيام فرست مطرح ميکنند و مردم بيش از گذشته تحت تاثير اين گروههاي مرجع جديد قرار ميگيرند. کتابها و کلاسهاي کمک آموزشي وي با بيان اين که در حوزه کتاب به عنوان يکي ديگر از محصولات فرهنگي ، بيشتر کتابهاي کمک آموزشي در سطح جامعه ايران مطرح است، يادآور شد: ترويج کتابهاي کمک آموزشي در سطح جامعه نشاندهنده تغيير ذائقه خانواده ايراني است و نشان ميدهد که رقابتهاي علمي و مدرکگرايي براي خانوادههاي ايراني مهم شده است و آنها متقاعد شدهاند که بخش معتنابهي از درآمدشان را صرف حضور فرزندانشان در کلاسهاي کمک آموزشي و خريد کتابهاي کمک آموزشي کنند که اين تغيير ذائقه تامل برانگيز است.درست است که در عصر مدرنيته متاخر جوامع دانش محور و اطلاعات محور شدهاند که خانوادههاي ايراني هم تحت تاثير اين تحول قرار گرفتهاند اما مهمتر از آن، اين بوده است که خانواده ايراني، تحصيل فرزندانش را به عنوان سرمايه اجتماعي به شمار ميآورد و تحصيل فرزندان براي خانواده اجتماعي محسوب ميشود، يعني علم و تحصيل دغدغه مقدسي محسوب نميشود زيرا افراد وقتي مدارج علمي لازم را کسب ميکنند دنبال شغلهايي مي روند که تناسبي با رشته تحصيلي آنها ندارد پس صرف خود مدرک و تحصيل براي خانواده مهم است. ميزان بالاي مصرف رسانههاي تصويري وي به ميزان بالاي مصرف رسانههاي تصويري در ايران به عنوان يکي ديگر از محصولاتي که زندگي خانواده ايراني را تحت تاثير قرار داده، اشاره و خاطرنشان کرد: ميزان استفاده و مصرف رسانههاي تصويري در ايران بسيار بالاست؛ به گونهاي که گفته ميشود جامعه ايراني اوقات فراغت خود را بيشتر با ۲ چيز پر ميکند، يکي پرسه زدن در خيابانها و مراکز خريد و دوم نشستن پاي ماهواره و تلويزيون و ديويديهاي خانگي.نکته مهم آن است که خانواده ايراني برخلاف برخي از جوامع ديگر، نسبت به مسائل خانوادگياش حساس است و اين حساسيت خانوادگي فرصت و زمينه تجاري خوبي را براي توليدکنندگان آثار هنري به وجود آورده است. به گونهاي که توليدکنندگان آثار سينمايي دريافتهاند که فيلمهاي خانوادگي و مذهبي در ايران طرفداران فراواني دارد به همين دليل اگر آثاري با اين موضوعات را توليد کنند، مشتريان فراواني خواهند داشت. رسانهها استانداردهاي مطلوب خود را به خانوادهها القا ميکنند گرچه توجه به خانواده و حساسيت خانوادگي مطلوب است، اما نحوه بازنمايي خانواده توسط اين رسانهها به گونهاي است که سبک خاصي از خانواده به عنوان معيار در سطح جامعه مطرح ميشود. به طور عمده خانوادههايي که اين رسانهها مطرح ميکنند، خانوادههاي کم فرزند، رفاهزده، بدون مشکل يا حداقل با مشکلاتي هستند که به راحتي ميتوان آن مشکلات را حل کرد.به عنوان نمونه درباره خانوادههاي بدون فرزند در فيلمها و سريالها تبليغ بسياري ميشود و به نظر ميرسد که جامعه هنري ما استانداردهاي خود را به عنوان استانداردهاي مطلوب به خانوادهها القا ميکند. گسترش ماهواره و شبکه توزيع فيلمهاي خانگي وي گسترش شبکههاي ماهوارهو شبکه توزيع فيلمهاي خانگي در سالهاي اخير را يکي ديگر از عوامل تحول در خانوادههاي ايراني ذکر کرد و اظهار داشت: اين رسانهها در سالهاي اخير خانواده ايراني را بسيار مصرفي کرده است و نوعي مرجعيت براي خانوادهها ايجاد کرده و موجب شده است که توليد کنندگان اين آثار پيامهاي خودشان را بدون دغدغه سانسور وارد خانوادههاي ايراني کنند. مسئلهاي که نگران کننده است، اين که اين سريالها و فيلمها در جمع خانوادگي مورد بحث و تجزيه و تحليل قرار ميگيرد، قبلا خانواده براي فضاي خود حرمت قائل بود، حيا را در روابط خود مراعات ميکرد، محيط خانوادگي پر بود از مرزها و حريمها؛ مرز ارتباط زن و شوهر و پدر و مادر با فرزندان رعايت ميشد. هر حرفي در فضاي خانواده گفته نميشد، ولي در خانوادهاي که اعضاي آن تماشاگر اين سريالها هستند امکان صحبت و بحث درباره آن فيلمها فراهم ميشود. به طور مثال در برخي از فيلمها تجربيات جنسي، روابط نامشروع و ... مطرح شده و امکان بحث درباره اين موضوعات براي خانوادهها را فراهم ميکند. به خصوص دختران که قبلا در فضاي بسته امکان ديدن و بحث کردن درباره اين موضوعات را نداشتند حال به راحتي در معرض اين موضوعات قرار ميگيرند. غفلت خانوادهها از آسيبهاي اينترنت وي وارد شدن اينترنت به درون خانواده ايراني را يکي ديگر از عوامل تحول در خانواده ايراني دانست و گفت: متاسفانه خانواده ايراني گارد خودش را نسبت به اين ابزار باز کرده است و بچههاي ما در سنين نوجواني که هنوز به پختگي فکري لازم نرسيدهاند، وارد اين فضاهاي مجازي ميشوند. به همين دليل استفادههاي غيرعلمي از اينترنت، عمده وقت کاربران ايراني را به خود اختصاص ميدهد و بسياري از کاربران براي سرگرمي از چت روم، کانونهاي دوستيابي و... از اينترنت استفاده ميکنند و خانواده هم نسبت به آسيبهاي اين امر دچار غفلت است. گسترش برگزاري مناسک مذهبي در خانواده ها زيبايينژاد مناسک مذهبي را به عنوان يکي ديگر از موضوعات فرهنگي که در گذر زمان در خانواده ايراني دچار تحول شده است مطرح کرد و افزود:به شکل سنتي در خانوادههاي ايراني يک سري مناسک مذهبي برگزار ميشد و افراد در قالب جمع خانوادگي در آن شرکت ميکردند. به نظر ميرسد در گذر زمان برپايي مناسک مذهبي در بين خانوادههاي ايراني افزايش يافته است حتي برگزاري اين مجالس از انحصار خانوادههاي سنتي و مذهبي خارج شده و خانوادههاي غيرمذهبي هم اين مناسک را برگزار ميکنند تحليل مسئله اين است که به نظر ميرسد خانوادههاي ايراني در سبک زندگيشان ماديگرا شدهاند و ميخواهند فشار عصبي و رواني دور شدن از ارزشهاي ديني را در قالب برگزاري اين مناسک مذهبي جبران کنند و ارتباط خود با دين را با اين وجه از دين يعني مناسک مذهبي برقرار کنند. مناسک مذهبي و اعتبار اجتماعي علاوه بر آن براي برخي از اقشار، برگزاري اين مناسک مذهبي نوعي کسب اعتبار اجتماعي است. يعني خيلي از اين افراد هم نيت خير دارند و هم به اين وسيله خودشان را متصل به گروهي ميکنند که هويت ديني دارند محتواي اين مجالس هم در سالهاي اخير از محتواهاي سنتي فاصله گرفته است. در مناسک سنتي، بيان احکام شريعت عنصر اصلي و مهم اين مجالس محسوب ميشد و حضور روحانيون به عنوان سخنران اصلي مراسم پررنگتر بود اما الان خانوادهها در حال فاصله گرفتن از اين استانداردها هستند. هماکنون برگزاري مناسک مذهبي بسيار گسترش يافته و شايع شده است اما ديگر طلابي که با سواد و مبلغ خوب باشند کمتر در اين مجالس حضور مييابند و خانوادهها سراغ افراد ديگر ميروند. اين موارد نشان ميدهد که کمکم خانوادهها از دين شريعتمدار فاصله ميگيرند و به سمت ديني که صرفا جنبه معنوي دارد نزديک ميشوند اين دين خيلي کاري به بقيه ابعاد زندگي انسان ندارد و صرفا فقط جنبه معنوي دارد مثل معنويت مسيحيت و بوديسم |

