
به گزارش مفدا مشهد، به همت انجمناسلامیدانشجویاندانشگاه علوم پزشکی مشهد ، جلسه لایو اینستاگرامی با موضوع دروغ، فریب، تقلب و ریا و باحضور دکتر آذرخش مکری استاد گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران روز شنبه ۱۶ اسفند برگزار شد.
در این جلسه دکتر مکری با بیان اینکه روانشناسی کلاسیک خیلی به مسائل اخلاقی نمیپردازد بیان کرد: در گذشته تصور می شد که انسان های شرور و غیراخلاقی دارای ذات بد هستند ، روانشناسی مورال یا فردی این موضوع را تحت مطالعه قرار داد. طبق نتایج بدست آمده از تصاویر مغزی FMRI افراد این نتیجه حاصل شده بود که افرادی که شاهد رنج دیگران مانند درد ناشی از فرو رفتن میخ در دستشان باشند، همان مراکز درد در مغزشان فعال میشوند و در پی این مطالعات این نظریه مطرح شد که نقطه مشترک انسان های شرور این است که همدلی ندارند و این انسان ها شامل کسانی می شوند که در کودکی آسیب دیده ، یا دارای اختلالات ژنتیکی و یا مشکل در درک ذهن افراد دیگر داشته باشند.با مطالعه و آزمایش های بیشتر روانشناسان متوجه شدند که این همدلی در افراد وقتی که فرد مقابل از لحاظ رنگ و مذهب و نژاد و عقیده و.... مشابه خودشان است، پررنگ تر بوده و در غیر این صورت این حس درد در دیگری میتواند حتی احساس لذت ایجاد کند.
با مطالعه و آزمایش های بیشتر روانشناسان متوجه شدند که این همدلی در افراد وقتی که فرد مقابل از لحاظ رنگ و مذهب و نژاد و عقیده و.... مشابه خودشان است، پررنگ تر بوده و در غیر این صورت این حس درد در دیگری میتواند حتی احساس لذت ایجاد کند.پس می توان گفت انسان های شرور همدلی قوی تری نسبت به همنوعان خود دارند.
دکتر مکری در ادامه افزود: به موازات این مباحث، نظریه ای مطرح شد که عقیده داشت صداقت انسان به شدت بسته به زمان و مکان و موقعیتی است که در آن قرار داد و طبق آزمایش هایی که انجام دادند به این نتیجه رسیدند فارغ از فردیت هر انسان و آموزه های دینی یا اخلاقی که دریافت کرده باشد، اخلاقیات انسان وابسته به موقعیتی است که درآن قرار دارد و در اینجا خطای بنیادی انتساب مطرح شد که ما در رفتارهای غیر اخلاقی شرایط مکانی و زمانی رفتار خود را می بینیم و آن را به موقعیتی که در آن قرار داریم نسبت می دهیم ، اما در قضاوت دیگران این رفتارها را ناشی از ذات بد آنها می دانیم و این همان خود فریبی انسان هاست.
استاد روانپزشکی دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: در پژوهش هایی که انجام گرفت دیده شد که هرچه توجیه کارها بیشتر باشد خودفریبی انسان ها به صورت لگاریتمی افزایش می یابند و این توجیه ها همان آیین نامه ها، بروکراسی های مبهم هستند که برای توجیه غیر اخلاقیات آمده اند.
عضو هیات علمی گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران افزود : طبق این صحبت ها نمی توان انسان را جامدی فرض کرد که شکل هیچ ظرفی را به خود نمی گیرد و ذات انسان است که رفتار او را در جامعه شکل می دهد، برعکس آنچه که از اخلاقیات در جامعه اتفاق می افتد به علت روابط نادرست و شرایط و موقعیت های اجتماعی است که در آن جامعه حاکم است و به شدت مسری است
ایشان با تاکید بر این که در خانواده، آموزش دین و اخلاقیات به افراد کار بسیار خوبی است تصریح کرد: درست است افرادی هستند که به راحتی می توانند جلوی وسوسه شدن خود را درمقابل کارهای غیراخلاقی بگیرند و این انسان ها جای تحسین دارند ، ولی اغلب انسان ها اینگونه نیستند و برای اینکه جامعه اخلاقی داشته باشیم بهتر از اینکه روی فرد کار کنیم و سعی داشته باشیم به او دین و اخلاقیات آموزش دهیم، سعی کنیم جامعه را طوری قرار دهیم که اصلا وسوسه ای اتفاق نیافتد و لازم نباشد افراد با درون خود بجنگند.
برای اینکه جامعه اخلاقی داشته باشیم بهتر از اینکه روی فرد کار کنیم و سعی داشته باشیم به او دین و اخلاقیات آموزش دهیم، سعی کنیم جامعه را طوری قرار دهیم که اصلا وسوسه ای اتفاق نیافتد و لازم نباشد افراد با درون خود بجنگند.
وی در پایان تأکید کرد: اگر ما جامعه ای داشته باشیم که اصلا نمی شود در آن رشوه داد، دزدی کرد، تقلب کرد، نیازی به مبارزه با وسوسه های درونی وجود ندارد.
خبرنگار: فائزه صدقی